پيام
+
هميشه يک تبسم زيبا داشت. وارد خانه که مي شد، قبل از حرف زدن لبخند مي زد.عصباني نمي شد.
صبور بود، اعتقادش اين بود که اين زندگي موقت است و نبايد سر مسايل کوچک خود را درگير کنيم.
خيلي از مواقع کمک کار من در منزل بود، مثلا اجازه نمي داد که هر شب از خواب بلند شوم و به بچه برسم.مي گفت:«يک شب من،يک شب شما ….»

عطر ياس.
91/11/10
ثانيه ها...
*روايت همسر سردار شهيد عليرضا عاصمي*
ثانيه ها...
انشاالله
ياسيدالکريم
رضوان خدا بر شهدا وامام شهدا ره
irit
اللهم ارزقنا التوفيق الطاعه و بعد المعصيه
cactus
خيلي خوب نقل شده بود...... ممنون
سرداربزرگ حسين ابن ع
سلام برروح طيبه شهداخصوصاشهداي هشت سال دفاع مقدس
سايه سادات ツ
:'(
ثانيه ها...
رضوان خدا بر شهدا وامام شهدا ره
ثانيه ها...
ممنون جناب cactus
« شاسوسا »
کي انتخابات بووود؟؟؟
ثانيه ها...
از 12 ديشب شروع شده و فکر کنم تا پنجشنبه ادامه داره
cactus
همين روزا